بحرانهای حقیقتاً ویرانگر از قبیل بوپال یا سانحه شاتل فضایی آنچنان نادر و اتفاقی به نظر میرسند که مدیران انجام اقدامات پیشگیرانه را باعث ضرر برمیشمرند. بسیاری حتی به این باورندکه صنایع آنان بهنحوی از مصونیت برخوردار است و دچار آسودگی کاذب گردیدهاند. نویسنده در یک سری یادداشت برای یک مدیر اجرایی خیالی، این سؤال را مطرح میکند: «آیا روش معقولی برای انتخاب این که سازمان باید آماده چه بحران بالقوهای باشد و کدام بحران را میتوان به آسودگی نادیده گرفت، وجود دارد؟ نویسنده به این سؤال پاسخ مثبت میدهد. این مقاله مدلی برای مدیریت بحران و کمک به مدیران جهت غلبه بر این گرایش قابل درک اما خطرناک که «برای ما اتفاقی نمیافتد» ارائه میکند.